دست نوشته های بسیار مختصر از کلاس فلسفه اخلاق
سه شنبه ساعت 8 تا 10 – 30 خرداد 91 - قم
استاد: دکتر شریفی
مکان: موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی
در ابتدای جلسه دکتر به سوال یکی از حاضرین در باره سبک زندگی پاسخ دادند و سبک زندگی جاری را مورد تحلیل مختصر قرار دادند.
برای مثال اظهار داشتند وقتی در سوئیس در یکی از شهرها برای ترافیک پلیس گذاشتند مردم اعتراض کردند که چرا پلیس؟ مگر به ما اعتماد ندارید و ما خودمان نمی توانیم نظم را کنترل کنیم ....
فرد اگر در دهان همسرش غذا بگذارد این ثواب دارد این فرد را بهشت می برد
اگر والدین هر چه بیشتر فرزندش را ببوسد خداوند رزق و روزی آن خانواده را افزایش می دهد.
سوال یکی از حاضرین: چرا علی رغم این که اداب اخلاقی داریم چرا رعایت نمی شود؟ مشکل در کجاست؟
ما سنگ طلا را در ویترین بگذاریم بخرد خیلی مشتری ندارد چیزی که مشتری دارد این کاری است که طلافروش ها می کنند چند درصد از طلا را می گیرند و پردازش می دهند و با چیز دیگری ان را مخلوط کرده و در ویترین می گذارند و خیلی هم خریدار دارد.
در غرب 2500 اتاق فکر کرد که بسیاری از ان ها علیه کشورهای اسلامی فکر می کنند، فکر ارائه می دهند، تصمیم گیر نیستند.
مهندسی فرهنگی کشور
انعطاف در فرهنگ اصل است.
..... یادداشت نشد ....
سعدی در گلستان می گوید کسی امد به پدر گفت ای پدر این حرف هایی که متکلمان می زنند در من اثری ندارد پدر گفت پسر جان چرا؟ پسر گفت چون خودش عمل نمی کند. پدر گفت اونی که عمل نمی کند بیچاره است چون اون جا اون دنیا جلویش را می گیرند می گویند چرا عمل نکردید... و بعد گفت مرد آن است که گیرد پند ولو این پند روی دیوار نوشته باشد، غلط است انکه مدعی گفته است خفته را کی خفته کی بیدار کند.
کتاب فلسفه اخلاق از انتشارات معارف در باره مطلق گرایی و ... گفته است
فلسفه اخلاق: ایه الله مصباح
کتاب خوب چیست و بد کدام است؟ اثر خودم
ساعت 8:30
عنوان بحث:
ارزش اخلاقی از دیدگاه اسلام
بحث امروز درون دینی است.
مقدمه: ارزش یا value دو کاربرد دارد: ارزش نهایی یعنی اون نقطه نهایی
از دیدگاه اسلام: من شانزده مکتب اخلاقی را
مطالعه کردم همه این ها می گویند ما یک هدف نهایی داریم
اختلاف در هدف نهایی است
قدرت
لذت
سود
سعادت
قرب الهی
این اختلاف چگونه حل می شود؟
معنای دوم
فعالیت هایی که ما را به ان هدف نهایی می رساند
رفتارهای اختیاری ما ارزش مثبت و منفی دارند
در همه مکاتب اخلاقی این طوری است
اختلاف ارزش های اسلامی با سایرین در این است
او هم راست و می گوید و او هم احترام را نگه می دارد
اما اختلاف در چیست
او می گوید هدف نهایی لذت (زندگی فردی)و سود (زندگی اجتماعی) است
در بین نوجوانان ما هم دارد این طور می شود "معنای واقعی لیبرالیسم"، "فردی نوجوان می گوید به تو چه، من خوشم می اید"
یک استاد لهستانی می گوید یکی از دانشگاه های کانادا رفته بودم از کنفرانس امدم بیرون در پارک قدم می زدم کتم را در اوردم و دو پلیس اسب سوار امدند و گفتند کت را بپوش چون این جا محل رفت و امد خانواده است و باید لباس رسمی بپوشید
اما الان چه طور شده ؟ در جوامع غربی ازدواج با حیوانات و ازدواج با ربات است
.....
ارزش نهایی در اسلام چیست؟
هدف نهایی چیست؟
انسان کمال طلب است.
مصداق آن چیست؟
در انسان شناسی گفته می شود هویت واقعی به روح است پس کمال واقعی هم به روح است.
انسان ذاتا طوری افریده شده است که حد و مرز نمی شناسد هرگز ارضا نمی شود هرگز قانع نمی شود
امام خطاب به ریگان گفت اقای ریگان تو خدا طلبی تمام زمین و اسمان را بهت بدهند راضی نمی شوی تو کمال را می خواهی اما خودت نمی دانی
مقام معظم رهبری فرمودند
حتی جسم انسان به حدی قانع نیست ژیمناستیک ها با جسم خودشان چه کار می کنند؟ یا بندبازان ؟
97درصد قدرت ذهنی بشر هنوز کشف نشده است
پیامبر ازت سوال می کنی روح چیست بگو قابل شناخت برایت نیست
مقام معظم می فرمایند جسم هم گویی این حالت را دارد
هر سال ورزشکاران یک رکورد را می شکند
در سایت یاهو دیدم یک نفر 24 ساعت تیر چراغ را با یک دست گرفت و در هوا ایستاد.
در برخی از نحله های معنوی این طور است که فرد پرواز می کند تا پانزده متر ثبت شده است .
کمال نهایی از دیدگاه اسلام تقرب به خدا است.
در دعای کمیل
می گوید مرا از نزدیک ترین افراد به خودت قرار بده یا در دعای ....
ارزوی دل من وصل شدن به تو است
مباحث وارد بحث عرفان شد ... یادداشت کردم.
________________________________________
نشانههاي وصول به ارزش نهايي اخلاق اسلامي:
گر نازی کند فرو ریز قالب ها
وجود ما عین فقر و وابستگی به خداوند است
این را فرد درک کند
یک نحله عرفانی داشتیم که با علم مخالف بودند به ان می گفتند سواد و سواد یعنی سیاه
کسی که خود را بشناسد که معلق است هیچ چیز ندارد خدا را می شناسد
اگر خود را بشناسد خدا را می شناسد واقعیت وجودی خود را بشناسد
نه من انتخاب کردم که کجا به دنیا بیایم پدرم کی باشد اصلا چقدر توان دارم
خودش را به عنوان معلول بشناسد
عین ربط به خدا هستیم
این را درک کند
ان کس که خود را شناخت به بزرگترین کامیابی رسیده است : امام علی
محبت و رضایت کامل و متقابل انسان و خدا نشانه دیگری است
خداوند دوست دار کمال است
قران می فرماید
خدا ان ها را دوست دارد و انها هم خدا را دوست دارند
اگر عاشق خدا است اگر عاشق کمال است
فجر، 27، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه: راضیه یعنی تو از خدا راضی هستید و مرضیه یعنی اون هم از تو راضی است
به مردم بگو اگر واقعا خدا را دوست دارید راهش همین است دستورات دین را عمل کنید نتیجه اش این می شود که خدا شما را دوست خواهد داشت
خدا ایشان را دوست دارد و انان نیز دوست دار اویند
یحبهم و یحبونه (مائده 54)
واقعا خدا را می خواهی باید به حرفی که خدا گفته عمل کنی
خدا عاشق شما می شود
3. بالاترین لذت
لذت محصول دست یابی به نوعی کمال است.
انسان کامل به بالاترن کمال دست می یابد
حضرت ایه الله بهجت : اگر قدرتمندان عالم می دانستند این دو رکعت نماز چه لذتی دارد همه چیز را ول می کردند و می امدند نماز می خواندند
در نمازهایش ناله می زد گریه می کرد
ناله می زد
یک نفر می گوید سه سال صبح ها از تهران می امدم و نماز صبح را پشت سر ایه الله بهجت می خواند با خودم گفتم این دفعه می پرسم چرا گریه می کنید
ولی رفتم دیدم نه نمی تونم این را بپرسم
شب خواب دیدم دیدم وقتی به وقت سلام می رسید درهای بهشت بسته می شد و من دلیل گریه های ایشان را فهمیدم
پیامبر به بلال می گفت بلال اذان بگو و ما را راحت کن
................
مخرب ترین عرفان عرفان لذت گراست
......
درامدی بر عرفان های کاذب کتابی است که نوشته ام.
مکتب اسلام هرگز نمی گوید لذت را نادیده بگیرید بلکه کسی که در اعتدال باشد بالاترین لذت را از هر چیزی می برد.
بهترین لذات مادی را انسان های خوب می برند . علامه طباطبایی وقتی سیبی می گرفت نگاهی می کرد و بعد می خورد و گاه حتی اشک می ریخت
پیامبر می فرمودند من لذت می برم غذای خوب می خورم با همسرانم ارتباط دارم
.....
اسلایدهای کلاس دکتر شریفی
فلسفه اخلاق
تعاريف و تعيين محور بحث
• هندسة معرفتي دانشهاي اخلاقي:
• اخلاق توصيفي: (اخلاق توصيفي): روش تحقيق: تاريخي و نقلي
• علم اخلاق روش تحقيق: عقل، نقل يا شهود
اخلاق فلسفي
اخلاق نقلي
اخلاق عرفاني
• تربيت اخلاقي
• اخلاق حرفهاي
• فلسفة اخلاق
• فرااخلاق: تحليل مبادي تصوري و تصديقي علم اخلاق [مسألة مورد بحث ما]
• اخلاق هنجاري: معيارهاي ارزشداوري: غايتگرايي، وظيفهگرايي
• اخلاق کاربردي/ کاربستي: تحقق مبادي و معيارهاي ارزشداوري در حوزهها و مسائل خاص
پرسشهايي براي گفتگو
• به نظر شما، احکام اخلاقي از واقعيات حکايت ميکنند يا نه؟ به تعبير ديگر آيا احکام و گزارههاي اخلاقي پشتوانة واقعي دارند يا نه؟ آيا دانش اخلاق نيز همچون دانش پزشکي است که دربارة تأثير واقعي (نه سليقهاي و قراردادي) عوامل بيماري و درمان سخن ميگويد يا همچون دانش ادبيات است که قراردادهاي جمعي را گزارش ميدهد يا همچون دانش آشپزي است که به دنبال ارضاي سلايق شخصي است؟
• واقعي دانستن يا ناواقعي دانستن احکام اخلاقي چه آثار و پيامدهاي فردي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي به دنبال دارد؟
• احکام اخلاقي در شرايط زماني و مکاني متفاوت تغييرپذيرند يا نه؟
• آيا احکام اخلاقي وابسته به سلايق و اميال فردي يا جمعياند؟
تعريف
واقعگرايي اخلاقی:
ارزشها و الزامهای اخلاقي پشتوانه واقعي دارند و تابع سلایق فردی یا قراردادهای جمعی نیستند.
ناواقعگرایی اخلاقی:
ارزشها و الزامهای اخلاقی پشتوانه واقعی ندارند، بلکه یا به تمایلات افراد وابستهاند، یا تابع قراردادهای آنهایند.
پیامدهای واقعگرایی و ناواقعگرایی در اخلاق
ناواقعگرایی
• تفکیک دیدگاههای اخلاقی به درست و نادرست، ممکن نیست.
• از ویژگیهای واقعی نمیتوان نتایج اخلاقی گرفت.
• اخلاق نسبی است.
واقعگرایی
• دیدگاههای اخلاقی قابل تقسیم به درست و نادرست هستند.
• میتوان با تمسک به پشتوانه واقعی اخلاق، برای مدعیات اخلاقی دلیل آورد.
• اخلاق مطلق است.
مطلق یا نسبی بودن اخلاق
مطلق بودن اخلاق:
برخی احکام اخلاقی، بدون هیچ قید و شرطی معتبرند، و آن دسته از احکام اخلاقی نیز که با قیودی اعتبار دارند، به شرایط واقعی مقیدند، نه به سلیقه شخصی یا قراردادهای جمعی.
عدالت خوب است. (بدون قید و شرط)
چشمپوشی از خطای دیگران خوب است. (به شرط آنکه نتایج آن خوب باشد.)
نسبی بودن اخلاق:
اعتبار همه احکام اخلاقی مقید به پسند فرد یا توافق جمع است.
پیامدهای مطلقگرایی و نسبیگرایی در اخلاق
نسبی گرایی
• تربیت اخلاقی اهدافی از پیش تعیین شده ندارد.
• آزادی، تساهل و تسامح مورد تأکید است.
• دفاع از ارزشها بیارزش یا ضد ارزش است.
مطلق گرایی
• تربیت اخلاقی اهدافی از پیش تعیین شده دارد.
• تهاجم فرهنگی امری جدی است.
• امر به معروف و نهی از منکر و دفاع از ارزشها و صدور آنها ارزشمند و وظیفه است.
دلایل نسبیگرایان و بررسی آنها
دلیل اول (اختلافات اخلاقي):
در اخلاق، اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد.
اگر اخلاق از امور واقعي بود، اختلاف نظر اساسي درآن رخ نميداد زيرا چنین علومی به بدیهیات باز میگردند.
پس اخلاق، درباره امور واقعی نیست، بلکه وابسته به سلیقه یا قرارداد است.
نقد و بررسی:
وجود اختلاف نظر اساسی در اخلاق اثبات نشده و دلایلی بر نفی آن وجود دارد. همه نمونههاي ذکر شده از نوع اختلاف در مصاديق است.
اختلاف دليل بر نسبيتگرايي نميشود. چنانکه در علوم واقعنمای دیگر نیز وجود دارد. مثل الهيات، فلسفه، زيستشناسي، نجوم، فيزيک و ...
بسیاری از اختلافها در اخلاق ممکن است ناشی از پیامدهای عملی باشد، نه مربوط به سلیقه یا قرارداد: پذيرش احکام اخلاقي اسلام وظايفي بر دوش فرد ميگذارد که محدوديتهايي براي او در پي دارد. مثلا پذيرش حجاب، حريم زن و مرد، احکام مربوط به تغذيه و ربا و ...
دلایل نسبیگرایان و بررسی آنها
دلیل دوم (نسبیت عام معرفت):
همه معرفتها نسبیاند.
پس، احکام اخلاقی نیز نسبیاند.
نقد و بررسی:
مبنای معرفت شناختی این دیدگاه، خود ـ متناقض و غیر قابل قبول است.
دلایل نسبی گرایان و بررسی آنها
دلیل سوم (قراردادگرایی):
قواعد اخلاقی نوعی قرارداد اجتماعی برای رفع تناقضها یا تأمین منافع جمعیاند.
پس، اعتبار قواعد اخلاقی وابسته به قرارداد است و نسبی است.
نقد و بررسی:
• اخلاق فراتر از روابط اجتماعی است. شامل ارتباط با خدا، خود و طبيعت نيز ميشود.
• بر اساس غیرواقعگرایي چگونه ميتوان تأمين اهداف مزبور را دارای ارزش واقعی دانست!
پيامدهاي نظري و عملي نسبیت فردی
بنابر نسبیت فردی (نسبيت ناظر به سلايق و اميال فردي):
• همة افرادي که بر اساس خواست خود رفتار ميکنند ارزش برابر دارند: هیتلر و گاندی به لحاظ اخلاقی تفاوتی ندارند.
• جلوگیری از تعدی افراد با وضع حقوق و قوانین، تشکیل حکومت، مجازات و تربیت و اصلاح اخلاقی اموری ناموجه اند.
پيامدهاي نظري و عملي نسبیت اجتماعی
دو دیدگاه درباره ارزشآفرینی جامعه و نقد آن:
دیدگاه اول: (دورکيم)
روح جمعی ارزشآفرین است.
نقد:
وجود روح جمعی مستقل از افراد، به لحاظ فلسفی قابل قبول نیست. جامعه يک ترکيب حقيقي (مثل آب) نيست بلکه ترکيبي اعتباري (مثل لشکر) است. و در ترکيب اعتباري کل، وجودي غير از وجود اجزاء ندارد.
دیدگاه دوم: (بسياري از انديشمندان غربي)
جامعه برآیند افراد است، و اعتبار احکام اخلاقی وابسته به نظر اکثریت افراد است، بدون آنکه سلیقه افراد معتبر باشد.
نقد:
اولاً، برآیند امور بیارزش (خواست افراد) نمیتواند ارزش بیافریند.
ثانياً، چرا خواست اکثريت تکليف اخلاقي اقليت را نيز مشخص کند؟
بررسی نسبیت اجتماعی
بنا بر نسبیت اجتماعی:
تکلیف عضو مشترک میان دو يا چند جامعه با ارزشهای اخلاقی متعارض (مثل خانواده، کشور، گروه علمي، گروه شغلي، گروه سياسي، گروه مذهبي، ...) روشن نیست.
کار تبهکاران درست، و کار پیامبران و مصلحان اجتماعی نادرست است. کار پيامبراني همچون نوح و لوط و ابراهيم و موسي و ... نادرست بوده است!
نسبیت هنجاری به عنوان نتیجه نسبیت در اخلاق
بر اساس نسبيت اخلاقي: احکام اخلاقي تنها براي فرد يا جامعهاي که آنها را پذيرفتهاند اعتبار دارند، در
نتيجه:
• قضاوت اخلاقي دربارة رفتار و منش ديگران، بر اساس نظرية اخلاقي مورد قبول خود، اخلاقاً درست نيست.
• هر فرد یا جامعه اي بايد در انتخاب و عمل به نظرية اخلاقي مورد قبول خود آزاد باشد.
• هر فرد یا جامعه ای باید با مخالفان خود مدارا كند و به انتخاب و عمل آنها احترام بگذارد.
بررسی نسبیت هنجاری
استنتاج نسبیت هنجاری از نسبیت اخلاقی درست نیست؛ زیرا:
• نسبیت اخلاقی درست نیست.
• مطلق بودن اصول نسبیت هنجاری با نسبیت اخلاقی ناسازگار است. چگونه ممکن است از نسبي بودن
همة ارزشها مطلق بودن برخي از آنها را نتيجه گرفت؟
• بنا بر نسبیت اخلاقی (يعني معيار بودن خواست فرد و جامعه) باید بتوان نقیض این اصول را هم پذیرفت.
مطلق گرایی در اخلاق
دیدگاه اول (مطلق گرايي حداکثري):
برخی از مطلق گرایان با استناد به فهم عرفی، معتقدند هیچ حکم اخلاقی استثناپذیر نیست.
نقد:
استناد به فهم عرفی برای اثبات حقیقت کافی نیست.
عرف در قضاوت خود، شرایط انجام فعل و نتایج آن را در نظر میگیرد.
دیدگاه مورد قبول:
برخی احکام اخلاقی بدون قید و شرط معتبرند، و برخی دیگر مقید به شرایط واقعیاند و اعتبار هیچ حکم اخلاقی به سلیقه فرد یا توافق گروهی از مردم وابسته نیست.
عنوان بحث:
ارزش اخلاقي از ديدگاه اسلام
ارزش اخلاقی
«ارزش» در علوم مختلف به کار برده ميشود که تقريبا به معناي «مطلوبيت» است.
در اخلاق، ارزش به امور زیر اطلاق میشود:
• عامترين هدفي که از مجموع فعاليتهاي اختياري، مطلوب است: ارزش نهايي
• فعاليت هايي که ما را به اين هدف مي رسانند: ارزش هاي ابزاري
محورهاي اصلي بحث
• ارزش نهايي اخلاق از ديدگاه اسلام
• نشانه هاي وصول به ارزش نهايي اخلاق اسلامي
• ارزش گذاري رفتارهاي اختياري: ارزشهاي ابزاري
• حداقل ارزش اخلاقي (حد نصاب ارزش اخلاقي)
ارزش نهايي اخلاق از دیدگاه اسلام
انسان کمالطلب است و عامترين هدفي که در کارهاي اختياري دنبال ميکند، کمال است. (هر چند ممکن است در تشخيص مصداق کمال به اشتباه رود)
تعيين مصداق کمال وابسته به نوع نگاه ما به جهان و انسان است: بر اساس ديدگاههاي مادي کمال نهايي در قدرت و لذت و امثال آن است.
در انسانشناسي: هويت واقعي انسان به روح اوست. پس کمال حقيقي او نيز در گرو کمال روح اوست.
سرشت انساني که ويژگيهاي انساني انسان را نشان ميدهد، امکان حرکت به سمت کمال بينهايت را فراهم ميکند.
پس، کمال حقيقي انسان (منشأ ارزش اخلاقی) از ديدگاه اسلام، تقرب به کمال مطلق، يعني خداوند است.
ارزش نهايي اخلاق از دیدگاه اسلام
امير المؤمنين†: ... وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَحْسَنِ عَبِيدِكَ نَصِيباً عِنْدَكَ وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْك ...؛ (دعاي كميل) و از ميان بندگانت مرا از كساني قرار ده كه بهرهشان نزد تو افزونتر و جايگاهشان به تو نزديكتر و تقربشان به تو بيشتر است.
امام زين العابدين†: ... إلهي فَاسْلُكْ بِنَا سُبُلَ الْوُصُولِ إلَيْكَ و سَيِّرْنا في أَقْرَبِ الطُّرُقِ لِلْوُفُودِ عَلَيْكَ ... فَأَنْتَ لا غَيْرُكَ مُرادِي، وَ لَكَ لَا لِسِواكَ سَهَرِي و سُهادِي، وَ لِقاؤُكَ قُرَّةُ عَيْنِي، وَ وَصْلُكَ مُنىٰ نَفْسِي، ... وَ قُرْبُكَ غايَةُ سُؤْلي. (مناجاة المريدين) خدايا، ما را به راههايي بر كه به تو رسيم و ما را در نزديكترين راههاي ورود به خودت سير و حركت بده؛ تنها تو مقصود مني و شبزندهداري و بيخوابيام تنها براي توست و روشني چشمم ديدار تو و آرزويم وصال توست ... و نهايت درخواستم قرب توست.
نشانههای وصول به ارزش نهایی اخلاق
1. يافتن وابستگي وجودي خود به خداوند
علم حضوري انسان به خود، عين وجود انسان است.
علم حضوری همراه با تکامل انسان کاملتر و واضحتر ميشود و با رسيدن به بالاترين درجه کمال، نحوة وجود خود را به روشني مييابد.
وجود ما عین فقر و وابستگی به خداوند است.
پس، انسان کامل، وابستگی خود را به خداوند به طور کامل مییابد.
نشانههای وصول به ارزش نهایی اخلاق
رسول اکرم: مَن عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه ...؛ (بحار الأنوار، ج 2، ص 32) هر كس خود راشناخت، پروردگارش را شناخته است.
علي†: نَالَ الْفَوْزَ الْأَكبَرَ مَن ظَفَرَ بِمَعرِفَةِ النَّفْس؛ (غرر الحكم و درر الكلم، ص 232، ح 4641) آن كس كه خود را شناخت، به بزرگترين كاميابي دست يافت.
نشانههای وصول به ارزش نهایی اخلاق
علي†: إلهي هَبْ لي كَمالَ الِانْقِطاع إلَيكَ و أَنِرْ أَبْصارَ قُلوبِنا بِضياءِ نَظَرِها إلَيكَ حَتّىٰ تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلوبِ حُجُبَ النّورِ فَتَصِلَ إلىٰ مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ و تَصيرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِك ... و أَلْحِقْني بِنورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكونَ لَكَ عارِفاً و عَنْ سِواكَ مُنْحَرِفاً؛ (گزيدههايي از مناجات شعبانيه) معبودا، به من بريدن از همه و پيوستن به خود را عطا كن، و چشم دلمان را به روشنيِ نظاره به خودت منور ساز تا چشمان دلْ پردههاي نوراني را در نَوَردند و به سرچشمة عظمت برسند و روحمان به مقام عزت قدسيات راه يابد. ... و مرا به نور عزتِ شاديبخشترِ خود ملحق ساز تا به تو معرفت يابم و از غير تو كناره گيرم.
نشانههای وصول به ارزش نهایی اخلاق
2. محبت و رضايت کامل و متقابل انسان و خدا
خداوند دوستدار کمال است.
پس، انسان کامل محبوبترين مخلوق نزد خداوند است.
انسان کامل به کمالات الهي نزديک شده و چيزهايي را دوست دارد که خداوند دوست ميدارد.
پس، انسان کامل خداوند را بيش از هر موجودي دوست دارد.
در نتيجه، با دستيابي به ارزش نهايي اخلاقي بالاترين درجه محبت و رضايت ميان انسان و خداوند برقرار ميشود.
نشانههای وصول به ارزش نهایی اخلاق
قرآن کريم: ... يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ ...؛ (مائده، 54) خدا ايشان را دوست دارد و آنان نيز دوستدار اويند.
قرآن کريم: يَـٰأَيَّتُهَا ٱلنَّفْسُ ٱلْمُطْمَئِنَّةُ * ٱرْجِعِي إِلىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً؛ (فجر ، 27 – 28) اي نفس دلآرام، به سوي پروردگارت بازگرد كه تو خشنود از او و او از تو راضي است.
نشانههای وصول به ارزش نهایی اخلاق
3. بالاترين لذت
لذت با درک وصول به نوعي کمال حاصل ميشود.
انسان کامل به بالاترين کمال دست مييابد.
پس، انسان کامل به بالاترين لذت دست مييابد که خالص و پايدار است.
نشانههای وصول به ارزش نهایی اخلاق
قرآن کريم: ... فِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ ٱلْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ ٱلْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيهَا خَـٰلِدُونَ؛ (زخرف، 71) در آن (بهشت) است هرچه دلها بخواهند و چشمها از آن لذت ببرند و در آن جاودانه به سر ميبريد.
قرآن کريم: وَ قَالُواْ ٱلْحَمْدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا ٱلْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ * ٱلَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ ٱلْمُقَامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَّ لا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ؛ (فاطر، 34 – 35) و گفتند سپاس خداي را كه اندوه را از ما زدود؛ بهدرستي كه پروردگارمان آمرزنده و پاداش دهنده است؛ همان كسي كه ما را از فضل خويش در سراي اقامت جاودان جاي داد كه در آن، نه هيچ رنج و زحمتي به ما ميرسد و نه هيچ ناتواني و خستگي.
نشانههای وصول به ارزش نهایی اخلاق
حديث معراج : ... يا أحمد! إنَّ فِى الْجَنَّةِ قَصْراً ... فيهَا الْخَواصُّ، أَنْظُرُ إلَيْهِم كُلَّ يَوْمٍ سَبْعينَ مَرَّةً و أُكَلِّمُهُم ... و إذا تَلَذَّذَ أَهْلُ الْجَنَّةِ بالطَّعام وَ الشَّرابِ، تَلَذَّذوا بِكَلامي و ذِكْري و حَديثي ...؛ (بحار الأنوار، ج 74، ص 23) اي احمد! همانا در بهشت قصري است كه خواص در آن به سر ميبرند؛ هر روز هفتاد بـار بـه ايشان مينگـرم و بـا ايشان سخـن ميگويـم و آنگاه كـه اهـل بهشت از خوراكيها و نوشيدنيها لذت ميبرند، ايشان از سخن و ياد و گفتگوي من لذت ميبرند.
امام زين العابدين†: و أَسْتَغْفِرُكَ مِن كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيرِ ذِكْرِك و مِن كُلِّ راحَةٍ بِغَيرِ أُنْسِكَ و مِن كُلِّ سُرورٍ بِغَيرِ قُرْبِك؛ (گزيدهاى از مناجاة الذاكرين) و از هر لذتي جز ياد تو، و از هر راحتي جز انس با تو، و از هر شادي و سروري جز قرب به تو، از تو آمرزش ميطلبم.
نشانههای وصول به ارزش نهایی اخلاق
4. قدرت نامحدود
خداوند قادر مطلق است.
پس، انسان کامل با تقرب به خداوند به برترين قدرت دست مييابد.
در برابر قدرتهاي معارض احساس ضعف و ترس نميكند.
مانند خداوند ميتواند در هستي تصرف كند.
نشانههای وصول به ارزش نهایی اخلاق
حديث قدسي: ... يَا ابْنَ آدَمَ، أنَا أقولُ لِلشَّيْْءِ كُنْ فَيَكونُ أطِعْني فيما أمَرْتُكَ أجْعَلْكَ تَقولُ لِلشَّيْءِ كُنْ فَيَكون ...؛ (بحار الأنوار، ج 90، ص 376) اي فرزند آدم، من به هرچـه بگويـم «باش» ميشود؛ مرا در آنچه به تو امر كردم اطاعت كن تا تو را چنين كنم كه به هرچه بگويي «باش» بشود.
نشانههای وصول به ارزش نهایی اخلاق
5. بيرغبتي به دنيا
انسان کامل از مواهب دنيا متناسب با کمال حقيقي خود استفاده ميکند، اما به آن دسته از امور دنيا که با تقرب به خدا تزاحم دارند بيرغبت ميشود.
به آرامش روحي کامل دست يافته، به زندگي ديگران رشک نميبرد.
دنيا در نظر او وسيله عبرتآموزي و تکامل است، نه هدف اصلي.
نشانههای وصول به ارزش نهایی اخلاق
امام علي† (در توصيف دنيا): مَنْ أبْصَرَ بِها بَصَّرَتْهُ و مَنْ أبْصَرَ إلَيْها أعْمَتْه؛ (نهج البلاغه، خطبه 82) کسي كه آن (دنيا) را وسيلة ديدنِ [حقايـق برتر و عبـرتآموزي] قرار دهـد، (دنيا) بـه او بصيرت مـيبخشد [و چنين كسي ميتواند از آن براي تكامل خود بهره بگيرد] و كسي كه بدان چشم بدوزد [و آن را هدف اصلي ببيند،] (دنيا) او را از ديدنِ [حقايق برتر] عاجز ميكند [و گمراه ميشود].
ارزشگذاري رفتارهاي اختياري: ارزشهاي ابزاري
ارزشگذاري اخلاقي، شامل همه افعال اختياري انسان، (اعم از فردي، خانوادگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي) از آن جهت که در کمال يا نقص روح، و نزديک شدن به خدا يا دور شدن از او تأثير دارند ميشود.
ارزش رفتار اختياري وابسته است به
• نوع رفتار
• نيت فاعل
ارزش رفتار اختياري برابر است با آن درجه از کمال حقيقي فاعل که با آن کار تناسب داشته، و در نهايتْ مقصود فاعل نيز هست.
ارزشگذاري رفتارهاي اختياري
با ارزشترين کارها از جهت نوع رفتار، کارهايي هستند که ميتوانند فاعل را به ارزش نهايي برسانند، مانند
اظهار بندگي در برابر خداوند
امير مؤمنان†: اللَّهَ اللَّهَ فِى الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا خَيْرُ الْعَمَلِ؛ (کافي، ج 7، ص 52) خدا را خدا را [در نظر داشته باشيد] دربارة نماز؛ زيرا نماز بهترين عمل است.
هموار کردن راه تکامل ديگران
پيامبر اکرمˆ خطاب به علي†: لَأَنْ يَهْدِيَ اللهُ بِكَ رَجُلاً واحِداً خَيْرٌ لَكَ مِمّا طَلَعَتْ عَلَيهِ الشَّمْس؛ (بحار الأنوار، ج 32، ص 448) اينكه خدا به دست تو يك نفر را هدايت كند براي تو بهتر است از آنچه خورشيد بر آن ميتابد.
ارزشگذاري رفتارهاي اختياري
ارزش کار از جهت نيت، بستگي به آن دارد که فاعل در انجام دادن آن تا چه اندازه تقرب به خدا را قصد کرده و از انگيزههاي مزاحمْ پيراسته است.
پيامبر اسلامˆ: إنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ وَ لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوىٰ فَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إلَى اللهِ وَ رَسُولِهِ فَهِجْرَتُهُ إلَى اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ مَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إلىٰ دُنْيَا يُصِيبُهَا أَوِ امْرَأَةٍ يَتَزَوَّجُهَا فَهِجْرَتُهُ إلى مَا هَاجَرَ إِلَيْهِ؛ (مستدرك الوسائل، ج 1، ص 90) همانا اعمال به نيتهاست و بهرة هر كس همان است كه نيت كرده. پس هر كس به سوي خدا و رسولش هجرت كند، هجرتش به سوي خدا و رسول خواهد بود، و هر كس به سوي دنيا هجرت كند بدان قصد كه به آن دست يابد يا به سوي زني تا با او ازدواج كند، پس هجرتش به سوي همان چيزي خواهد بود كه به سوي آن هجرت كرده است.
ارزشگذاري رفتارهاي اختياري
بدترين اعمال
• کفر و شرک و نفاق
قرآن کريم: وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَـٰتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا ...؛ (سجده، 22) و كيست ستمكارتر از كسي كه آيات پروردگارش به او يادآوري شد، سپس از آنها روي برتافت.
قرآن کريم: إِنَّ ٱللهَ لا يَغْفِرُ أَن يُّشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ مَا دُونَ ذٰلِكَ لِمَن يَّشَاءُ وَ مَن يُّشْرِكْ بِٱللهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَـٰلاً بَعيداً؛ (نساء، 116) خداوند گناه شرك ورزيدن به خود را نميآمرزد و پايينتـر از آن گناه را بـراي هـر كس بخواهد ميبخشد، و هر كس به خدا شرك ورزد، به تحقيق كه در گمراهي دوري رفته است.
قرآن کريم: إِنَّ ٱلْمُنَـٰفِقينَ فِي ٱلدَّرْكِ ٱلْأَسْفَلِ مِنَ ٱلنَّارِ ...؛ (نساء، 145) بهدرستي كه منافقان در پايينترين مرتبة آتش دوزخاند.
ارزشگذاري رفتارهاي اختياري
• گمراه کردن ديگران
قرآن کريم: فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ ٱفْتَرَىٰ عَلَى ٱللهِ كَذِباً لِّيُضِلَّ ٱلنَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ ...؛ (أنعام، 144) پس كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا تهمت دروغ بست تا مردم را بدون آگاهي گمراه كند.
امام حسن عسکري† (درباره دانشمندان ناشايست و گمراهگر): وَ هُمْ أضَرُّ عَلَی ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا مِنْ جَیْشِ یَزِید عَلَی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ‡ وَ أصْحَابِهِ، فَإنَّهُمْ یَسْلُبُونَهُمُ الأرْوَاحَ وَ الأمْوَالَ، وَ هـٰؤُلاءِ عُلَمَاءُ السُّوءِ ... وَ یَدْخُلُونَ الشَّکَّ وَ الشُّبْهَةَ عَلَی ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا فَیُضِلُّونَهُمْ؛ (احتجاج، ج 2، ص 264) زیان ایشان بر شیعیان ضعیف ما از زیان لشکر یزید بر امام حسین† و اصحاب او بیشتر است، چرا که لشکر یزید از آنها جان و مالشان را میستاندند و آنان دانشمندان ناشایستاند و بر شیعیان ضعیف ما شک و شبهه وارد کرده آنها را گمراه میکنند.
حداقل ارزش اخلاقي
اعتقاد به خداي يگانه
بدون آن، قصد تقرب به خدا ممکن نيست.
اعتقاد به نبوت
بدون آن، تشخيص همه کارهاي شايسته و بايسته ممکن نيست.
اعتقاد به معاد
بدون آن، لحاظ نتايجي که کارها در زندگي پس از مرگ دارند، ممکن نيست.
حداقل ارزش اخلاقي
به همين جهت، اعمال مشرکان، کافران و منافقان، در آخرت سودي ندارد.
قرآن کريم: ... وَ مَن يَّكْفُرْ بِالْإيمَـٰنِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِى ٱلْآخِرَةِ مِنَ الْخَـٰسِرِينَ؛ (مائده، 5) و آن كس كه به ايمان كفر ورزد عملش باطل ميشود و در آخرت از زيانكاران است.
قرآن کريم: مَثَلُ ٱلَّذينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ أَعْمَـٰلُهُمْ كَرَمَادٍ ٱشْتَدَّتْ بِهِ ٱلرِّيحُ فِي يَوْمٍ عَاصِفٍ لَّا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُواْ عَلىٰ شَيْءٍ ذٰلِكَ هُوَ ٱلضَّلـٰلُ ٱلْبَعِيدُ؛ (ابراهيم، 18) كساني كه به پروردگارشان كفر ورزيدند، اعمالشان مانند خاكستري است كه در روزي طوفاني بر آن تندبادي بوزد. ايشان توان نگاهداري هيچ چيز از آنچه كسب كردهاند ندارند. اين همان گمراهي دور است.
قرآن کريم: ... إِنَّ ٱللهَ جَامِعُ ٱلْمُنَـٰفِقِينَ وَ ٱلْكَـٰفِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً؛ (نساء، 140) خداوند منافقان و كافران را همگي در دوزخ گرد هم آوَرَد.
نتايج اين بحث
مکتب اخلاقي اسلام از مکاتب واقعگرا است که ارزش رفتارها را بر حسب تأثيري که در کمال حقيقي انسان دارند تعيين ميکند.
از ديدگاه اسلام، رفتاري ارزش حقيقي دارد که هم از حسن فعلي برخوردار باشد و هم از حسن فاعلي.
هيچ فضيلت اخلاقي بدون ايمان ارزش حقيقي ندارد.
انسان در تشخيص راه درست زندگي همواره نيازمند وحي آسماني است.
تعيين وظيفه عملي در بسياري از موضوعات و مشاغل خاص تنها با مراجعه به احکام شرع امکانپذير است.
از آنجا که اخلاق بخشي از دين است و شامل همه رفتارهاي اختياري انسان ميشود، از ديدگاه اسلام، سکولاريسم که دين را به زندگي فردي و خصوصي انسان محدود ميکند، مردود است.
هيچيک از مکاتب بشري، آيينهاي زميني و عرفانهاي تقلبي، نميتوانند سعادت حقيقي انسان را تضمين کنند.
والسلام علي عباد الله الصالحين
بسم الله الرحمن الرحیم