توسط: پيام آشنا
سلام
الان ساعت ٣ بامداد و اولين شب كشيكم در مقطع تحصيلي جديد، خوشحالم از اينكه شب آروم و البته به يادموندني رو دارم سپري ميكنم، در واقع همه چي آرومه و انشاالله آروم بمونه...!
تو اين چند ساعت با ديدن ادماي مختلف در لباساي مختلف و رنگارنگ باز ياد اين موضوع افتادم كه چه مسئوليت سنگيني رو به دوش ميكشيم، مسئوليتي كه هر لحظه ممكنه با ورود يه مريض بد حال به چالش كشيده بشه و اون موقع معلوم ميشه كه مرد ميدون كيه و ايا اين فرد شايستگي حضور در ميدون رو داره يا خير... داشتم به اين شعر فكر ميكردم كه نابرده رنج گنج ميسر نمي شود، مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد. البته هميشه از خدا ميخوام اون گنج رضايتش از من و آرامش و رضايت من از زندگي باشه...
به همه پرستارها و پزشكا و پرسنلي كه شب ها تو مراكز درماني كار ميكنند و خيلي ها نمي بينند خدا قوت ميگم
برایتان آرزوی بهترین ها را داریم. انشالله یکی از افتخار آفرینان دانشگاه علوم پزشکی گلستان باشید.
توسط:پيام آشنا
سلام آقاي سروش
يك دانشجو
جراحي
سال يك
اگر كار مهمي با بنده داريد ادرس ايميل بنده hashempourm@yahoo.com