پنجشنبه هفدهم بهمن ۱۳۹۲ - ۶:۳۶ ب.ظ - دکتر لیلا (مهستی) جویباری -
.... مشکل قارون هم همین بود. مشکل قارون این بود کە می گفت: إنَّمَا اُوتِیتُهُ عَلی عِلمٍ عِندِی (۱۵). چون این علم مال خود من است، من خودم علم اقتصاد داشتم، خودم زحمت کشیدم، فراهم کردم؛ این مال، مال من است. در حالی کە علم نوری است کە خدای سبحان بە انسان عطا می کند.
هیچ کس نمی تواند بگوید: من خودم زحمت کشیدم و عالم شدم. مگر هیچ مبدأ قابلی بدون مبدأ فاعلی بە جائی می رسد؟! حداکثر آن است کە ما استعداد آن را داشته باشیم؛ امّا این نور را کی بە ما عطا کرده است؟ بالأخره باید یک جائی باشد کە این نور بە ما برسد دیگر!
و اگر کسی خدای ناکرده چه در حوزه، چه در دانشگاه اینچنین بیاندیشد، بگوید: من خودم زحمت کشیدم، بە اینجا رسیدم؛ این همان فکر قارونی است کە در او پیدا شده متأسفانه! بلکه باید خدا را شکر بکنیم کە این نعمت را بە ما داد. مبادا کسی بگوید: من خودم زحمت کشیدم، این را پیدا کردم!! قارون هم غیر از این نمی گفت. گفت: من خودم زحمت کشیدم. این معنایش ادّعای ربوبیّت است دیگر! اَ فَرَأیتَ مَنِ اِتَّخَذَ اِلهَهُ هَواه (۱۷)همین است. کسی کە خودش را مستقل ببیند، بازگشتش بە یک همچنین فکری است.
بسم الله الرحمن الرحیم