پنجشنبه شانزدهم تیر ۱۴۰۱ - ۶:۰ ب.ظ - دکتر لیلا (مهستی) جویباری -
https://www.skyroom.online/ch/icns/application-of-sociology-in-nursing-care
دوره کاربرد جامعه شناسی در مراقبت پرستاری انجمن علمی پرستاران قلبی ایران
دکتر ابوعلی ودادهیر استاد آنتروپولوژی دانشگاه تهران
مجری برنامه: انجمن علمی پرستاری قلب ایران ICNS
شانزدهم تیر 1401
مختصری از دست نوشته هایم
البته از ساعت 17 به جلسه ملحق شدم و مقدار زیادی را نتوانستم بنویسم و جاهایی را هم جا ماندم سه نقطه گذاشتم ... این دست نوشته به رویت استاد نرسیده است اما اقای دکتر ودادهیر اجازه انتشار مطالب بازاموزی را دادند.
برخی از کشورها جنسیت ... قوانین و ادبیات و فرصت ها را جنسیت زدایی می کنند ...
نتیجه این که نگذارید جامعه طبقه ای بشود قومیتی شود جنسیتی شود داستان خودی و غیرخودی شود.
گسل های اجتماعی کم شود ادم ها سبک زندگی شان مثبت تر می شود
اکثر ادم ها ورزش می کنند بهتر حرف می زنند خوب می خورند سالم تر می شوند
نتیجه این می شود متغیری مانند جنیسیت گسل های اجتماعی کمتری ایجاد می کند جامعه برابرتر می شود فرصت ها برابرتر می شود
ولی اگر جامعه ای را به سمتی ببرید که قومیت گنده شود مثلا در افغانستان یا پاکستان
ادم ها به خاطر قومیت ممکن است همدیگر را بکشند
جامعه ای توسعه یافته است که فرصت های برابر را به همه ادم ها بدهد
گسل ها تبعیض ها روی هوا شکل نمی گیرد این ها مبانی دارد این ها همان مقوله های اجتماعی هستند
برخی کشورها همه چیز را جنسیتی می کنند یک جنسی بالای نردبان است و یکی پایین نردبان است و این روی سبک های زندگی اثر می گذارد
شرایط زندگی و کار می تواند اثر بگذارد روی هم سبک های زندگی و هم وضعیت ...
مداخله جامعه شناختی این است اگر شرایط کار ادم ها را درست کنید شاخص های سلامت شان را و بیماری شان و مراقبت شان و ... این ها تا حد زیادی خودش را نشان می دهد
کره شمالی کشوری است که بزرگ تر است و خاک بیشتری دارد جمعیت کمتری دارد کره جنوبی کشوری کوچک تر و ....
دو سوم مردم کره شمالی از ناامنی غذای رنج می برند
اما کشور کره جنوبی اقتصاد هشتم دنیا را دارد قدشان بلندتر شده است خونه شان بزرگ تر شده چشم هاشون بزرگ تر شده
به تعبیری اتفاقاتی که در بالادست رخ می دهد یعنی در مقوله های اجتماعی رخ می دهد در گسل های اجتماعی رخ می دهد این خودش را هم در سبک زندگی مردم نشان مید هد هم در بالشت هم در قد هم در خونه هم در خیابان و هم استرس و هم لبخند و هم سلامت و هم در موفقیت و شکست ها و هم مراقبت هاشون و هم در شادی شون
یه زمانی اقای یورگن هاور اخرین بازمانده مکتب ... است سال ها قبل که من هم یادم است سال های 80 امد ایران این بزرگترین فیلسوف قرن بود الان هم زنده است او را بردند هتل استقلال و به او گفتند یکی از بهترین جاهایی که داریم پارک ملت است و زیبایی هایی را نشانش دادند
بعد یکی از همراهان گفت اقای پروفسور شما در پارک ملت چه دیدید این مربوط به بیست سال قبل است انتظار داشتند بگویند چیزهای زیبایی دیدم ولی گفت من در صورت و در قیاقه انهایی که پارک امدند شادابی و شادی و انرژی ندیدیم قیافه های مستهلک دیدم
نابرابری زیادی باشد می شود کره شمالی و نابرابری کم شود می شود کره جنوبی
این خودش را در صورت و چشم و در چهره خودش را نشان میدهد
جامعه ای که در ان طبقه گنده باشد این استرس خودش را در چین و چروک نشان می دهد
اتفاقات در چاردیواری خونه خودش را نشان میدهد، این که تمارض کنیم، این که ورزش داشته باشیم یا نه، اینکه بخش عمده از بار بیماری ها مربوط می شود به اتفاقات در بالاست به جامعه کلان تر بر می گردد
مثال بزنم دو تا کشور را در نظر بگیریم
یکی سوییس است یکی افغانستان که جامعه چند فرهنگی است
نکته ای که باید بهش توجه داشته باشیم این است ....
چگونه در جامعه ای مانند افغانستان قومیت منجر به مرگ آدم ها می شود
پشتون دست بالا را دارد و بقیه را از دور خارج می کند
جنسیت و بسیاری از ... مقوله های اجتماعی باعث می شود ادم ها از هستی ساقط بشوند
ولی سویيس همین قومیت نه اینکه حذف شده باشد ولی طوری شده که ادم ها را از هستی ساقط نمی کند منبع نابرابری نیست
هر چقدر در جامعه این بالادست را الوده کنیم در ورزش در هنر در ... اموزش و پرورش و و و این ها باعث نابرابری می شوند و سبک های زندگی را ریسکی تر کرده و طول عمر ادم را تغییر می دهند پیرش می کند ناتوان می کند و یک افغانی 49 سال عمر می کند و یک سویسی 80 سال عمر می کند
نمی شود قومیت و جنسیت و طبقه را حذف کرد اما می شود آن را رقیق کرد تا فرد از هستی ساقط نشود
مقوله های اجتماعی در حکم بالادست هستند اگر بالا دست را درست کنید ....
شما به عنوان سیاستگزار باید تمام تلاش تان این باشد که بخواهید ...
living and working conditions
سلامت یک دستاورد دسته جمعی است
سلامت آینه ای است، سفره ای است که هر گونه نابرابری، ناپاکی از هر نوعی، به هر شکلی را نشان می دهد
سلامت مردم پروپاگاندا شعارپذیر نیست نمی توانید دروغ بگوید وقتی صورتش نمی خندد
سوییس چند زبانی است چند قومیتی است چند فرهنگی است اما شاخص های زندگیش بالاتر از همه جا است
ما باید درک درستی از ماجرا داشته باشیم
ما باید برویم دنبال مداخله هایی که از نوع اجتماعی است
من دوبار فرصت مطالعاتی انگلیس رفتم ....
مراقبت را در سطح اجتماعی و محله و کار مردم ارائه می دهند
در جامعه شناسی سلامت .... جنس صحبت چه جنسی است
در افغانستان اسیب پذیرترین کسی است که زن است روستایی است بی سواد است هزاره است به لحاظ قومیتی ، مهاجر است فاقد خانه است طبقه اش هم پایین است
و یک فرد صاحب مزیت کسی است که مرد است پشتون است باسواد است بومی است شهری است طبقه اش بالاست
یکی را می کشند پایین از هستی ساقط می کنند .
گلدان هایی را تو در تو در نظر بگیرید....
ما از زندگی چه می خواهیم؟ آرزو و آمال ما؟ چی را انتخاب می کنیم؟
شرایط زندگی و کار رقم می زند که ما تو زندگی چه می خواهیم
ساختارها در واقع چیزهایی هستند که انتخاب های ما را محدود می کنند
جنسیت یک ساختار است
من می توانم بزنم زیر اواز اگرچه مرسوم نیست ولی ممنوع نیست
جنسیت می تواند درهایی را باز کند و درهایی را ببندد
در فنلاند و نروژ این اثر جنیست کم رنگ تر است
ادم ها در رابطه کش و قوسی بین ساختارها گیر می افتن و چیزی شکل می گیرد به اسم هبیت مثلا چرب و چیلی بخوریم یا نه سیگار بکشیم یا نه چک اپ انجام بدیم یا نه و و و
همه این ها سبک زندگی مرتبط با سلامتی را شکل می دهد
از هستی ساقط می شویم یا نه
بار بیماری می افزاید یا نه
این ساختارها یا لایف چنس در حکم گلیم است
و چویس ها
ادم ها پاشون را به اندازه گلیم شان دراز می کنند
اگر سفره مون یا گلیم بزرگ باشد ممکن است پشتک هم بزنیم
اونهایی که صاجب مزیت هستند مثلا در افعانستان اونی که مرد است پشتون است باسواد است ... است یعنی این گلیم بزرگ تر است و در افغانستان کسی که زن است روستایی است بی سواد است هزاره و ... است یعنی گلیمش کوچک تر است انتخاب ندارد در زندگی مجبورتر است این جاست که مارکس می گوید انسان تاریخ را می سازد نه به اون شکلی که می خواهد
ما اون چیزی را که ساختیم دقیقا اون چیزی نیست که می خواستیم هر چقدر این فاصله زیادتر باشد ...
کسانی که گلیم شان بزرگتره انتخاب های بیشتری دارند فرمان زندگی دست شون است
کسانی که گلیم کوچک تری دارند مثلا فقرا، زمان ندارند قدرت ندارند پول ندارند مجبورترند حق انتخاب ندارند
کسانی که می روند در تلویزیون و می گویند اب کرفس خوبه ! آواکادو میوه خوبی است! اب پرتقال خوب است اونهایی که گلیم بزرگ تری دارند نیاز کمتری به این ها دارند و اونهایی که گلیم کوچک تری دارند قادر به انجام این ها نیستند
فقرا ادم هایی هستند که از هر چیز خوبی کمش را دارند حتی زمان !
اغنیا ادم هایی هستند که از هر چیز خوبی زیادش را دارند ...چاقی ...
فقر هر بدی را جذب می کند اعتیاد را بی ارزویی را بی زمانی، فقرا تقدیر گرا هستند faithless چون تو زندگی شون مجبورند بیشتر تقدیر گرا می شوند در سیل ها در جاده ها اونهایی که کشته می شوند عمدتا فقیر هستند مثلا در ایران در جاده ها یک ماشین کم مرغوب یا نامرغوب سوار شده یا موتور یا ...
طوفان هم فقرا را می کشد خواسته هاشون کوچیک است طوفان کاترینا که سال ها قبل در جنوب امریکا امد گفتند چهار روز دیگه طوفان میاد هر کسی می تونه بره و همه رفتند ولی تعدادی ماندند اونهایی ماندند که تقدیر گرا بودند یا فقیر بودند یا سیاه پوست بودند یا زن بودند
سونامی در ژاپن از اینها کشت حتی در اواکریان هم از این ها کشت
کسانی که پول نداشتند ماشین نداشتند
این جمله را ببینید از یک هنرمند معروف هلندی امریکایی است مهمترین مساله ای که فقر دارد فقر خیلی وقت ادم را تلف می کند. فقرا زمانی برای بیمار شدن ندارد به عبارتی آه ندارند با ناله سودا کنند
و اما چیز دیگری اضافه کنید
در جامعه ایرانی تعارف هم اضافه کنید
گسلی وجود دارد بین اخلاق نظری و عملی
...
شکل فراگیرش تعارف است
...
گرسنمه ولی می گویم بفرمایید
درد دارم ولی می گویم خوبم
درد ندارم ولی می گویم درد دارم
گیر و گورهایی که گفتیم را اضافه کنید
پیچیدگی های ماجرا را زیاد می کند
کار را سخت تر می کند
از جمله ارائه مراقبت
تا زمانی که درک درستی از یک جامعه نداشته باشیم جامعه ای که تعارفی است جامعه ای که نابرابری اجتماعی زیاد است گسل های اجتماعی دارد الایندهای بالادست زیاد است وقتی جنسیت و قومیت برجسته می شود ... هم کیفیت و هم نوع مراقبت تحت تاثیر قرار می گیرد
نمی تواند یک پرستار نسبت به جامعه ...
باید درک اجتماعی بالایی داشته باشد باید بداند ارائه خدمات به یک ترکمن متفاوت است از ارائه خدمات به یک سیستانی و به یک مشهدی
پرستاری اخلاقی ترین و پیشروترین و در خط مقدم مواجه با مردم باید مهارت هایی داشته باشد که
جامعه شناسی است باید بداند برای چه کسانی چه مردمی دارد خدمات ارائه می دهد
و ممکن است حتی مانند جامعه امریکا باعث مراقبت کشنده شود چون بازاری است
دو مورد براتون کیس مثال می زنم
مثال پیکا یعنی ان دسته از افرادی که بویژه زنان باردار ویار خاک دارند یا چیزهایی را می خورند که نباید خورد با قاموس خوردن جور در نمیاد سالها پزشکان در اروپا با نگاه استعماری می گفتند چرا زنان افریقا خاک می خورند و می گفتند این یک بیشعوری است یک اختلال است پس عقب مانده اند تا اینکه یک سری انسان شناسی مانند راسل ری آمدند گفتند برادر چه خبره ! شما نمی توانید صرفا از نگاه زیست پزشکی نگاه کنید به جای درستی نمی رسید گفتند جامعه ای که از ناامنی غذایی رنج می برد وقتی خاک می خورد ممکن است انقباض روده پیدا کنند ممکن است بچه شون به دنیا میاد کوچک باشد ولی می تواند بخشی از املاح او را تامین کند ویار به خاک می تواند فقر اهن را برطرف کند بچه شون میشه 2.600 گرمی نیاز به مداخله پزشکی نیست. شما از منظر زیست پزشکی نگاه کنید می شود نگاه اول ولی از منظر انسان شناسی نگاه کنید میشه پیکا را توجیه کرد
و میشه خدمات درست ارائه داد
مثال دوم مربوط به کرونا است
اقای ... کتابی نوشت به اسم ... چقدر ما اماده ایم برای پاندمی هایی که ما را تهدید می کند
کرونا نشان داد چقدر به علوم اجتماعی نیاز داریم
در قرنطینه ... در ....
چقدر نیات خوب می تواند منجر به نتایج بد شود
کاپیتان تام مور 1920 متولد شد از کهنه سربازان بریتانیا ... آقای جانسون به همراه ترامپ - اینها می خواستند NHS را نابود کنند ولی این کرونا که امد انگلیسی ها خط شان را از امریکا جدا کردند
دیدند کرونا امد پشت در ! اونجا بود ... وقتی که یک سیستم درست بود و جامعه خوب شناخته شود
یک تام موری میاد بیرون در چهارگوشه کشور ....
خونه بمون تا ان اچ اس را سرپا نگه داری ان اچ اس را صیانت کن جون ها را نجات بده از جمله جون پرستارها
750 هزار داوطلب از ان اچ اس میان پای کار از جمله پرستاران
میگوید 2020 صد سال می شوم و نیت می کند که راه برود هزار پوند جمع کند وقتی شروع می کند به راه رفتن با واکر.... انگلیسی ها در این کمپین 39 میلیون پوند جمع میشه
بنابراین شما کرونا را ببینید هر جامعه ای مثل کره جنوبی انگلستان نیوزیلند سنگاپور دانش اجتماعی را داشتند ...
در جامعه ایران رابطه های "مرکز- پیرامون" وجود دارد اونها اصلند، اینها پیرامون هستند
به عبارتی این ها برابر نیستند
مثال انگلیس نشان میده که چطور به کادر درمان کمک شد
این مقاله در لنست چاپ شد
امادگی در برابر پاندمی ها - معنی اش این است که سیاستگزاران نیاز دارند با جامعه شناسان انسان شناسی کار کنند وگرنه به نتیجه دلخواه نمی رسید
ما در معرض خشونت هستیم - جنگ ها
ما از مسائل زیست محیطی رنج می بریم - گرم شدن زمین
ما باید دانش اجتماعی داشته باشیم
نیازمند این است که به تنوع انسانی بها بدهیم
نه بر اساس پروتکل هایی که بالایی دستی برامون گذاشتند
با تجربیات زیسته انها با سرگذشت انها همخوان باشد به زندگی انها نزدیک تر باشد با خرد و پس زمینه انها نزدیک تر باشد
این ها به ما کمک می کند که از پس بحران ها بر اییم
جدا کردن ها دشمن است: من -ما من پزشکم و تو ...
این خانواده است این باید برود اونور دیوار
من کارشناسم من می فهم
اون زیردسته
....
خدمت از منظر علوم اجتماعی اصولا باید با بردباری با همدلی باشد
هم مردم و هم بیمار جزیی از درمان هستند
خدمات بیمار محور یا خانواده محور یا مردم محور اینها برخواسته از اموزه ها و بصیرت های جامعه شناسی است
انتروپولوژی و انسان شناسی چیزی را که ارائه میدهند امیدواری است همچنان می توانیم امیدوار باشیم
با هم یک کاری کنیم با همدیگر در مسیر پایداری و امادگی قدم بزنیم با همدیگر از پس بحران ها بر اییم
ارائه خدمات بدون در نظر گرفتن علوم اجتماعی دست ما را می بندد
پارت دوم سخنرانی:
سلامت فرهنگی
سلامت فرهنگی در ایران مهم تر است ما کشوری هستیم که تاکید شده است که باید به مردم احترام گذاشت یعنی ملاحظات مردم را لحاظ کنید از کتبیه کوروش گرفته و دین ما که سلام و سلامتی را ارج نهاده است
سلامتی بدون در نظر گرفتن ویژگی های مردم مقدور نیست تامین سلامتی بدون....
طبقه هفدهم وزارت باشید در شهرک غرب و بگویید در ترکمن صحرا لنگش کن در گرگان لنگش کن در زابل لنگش کن ... نمیشه به جایی نمیرسه لنگ نمیشه
نکته دوم این که در چند سال گذشته طرح تحول سلامت که به این مقوله جامعه شناسی تا حدی توجه هم داشت البته به جایی هم نرسید
اینجا ایران است ایرانی ها ده هزار سال است که چند فرهنگی است ایران عراق بین النهرین سوریه
به دنیا یاد داده است که به رغم تنوع می تواند همزیستی کرد
در بخشی از سیاست های تاکید شده به ...
مردم بخشی از مراقبت هستند نه گیرنده خدمات
بدون ...
ایران جزو 24 کشور متنوع دنیا است مثل فرش قم و کاشان و تبریز است رنگارنگ است
بدون توجه به این که زن بلوچ است ترک است ترکمن است شاهسوند است کرمانج است نمیشه
بنابراین وقتی شما موفق می شوید که این معانی فرهنگی را بدانید چه تجربه ای دارند
نمی شود جامعه ای داشته باشید چند فرهنگی ولی سیاست ها آمرانه باشد پروتکلی باشد از بالا به پایین باشد
در آلماآتا ...
وقتی شما می گویید سلامت برای همه باید اون همه را لحاظ کنید زبان و قومیت و ...
به رغم این پتانسیل هایی که وجود دارد جامعه ایران یعنی نظام ارائه خدمات سلامت در ایران در پزشکی و مامایی و پزستاری مشکلاتی دارد
یک بررسی نشان داد یک چهارم زنان بلوچ ترجیح میدهند در خونه بمانند ولی زایشگاه نروند ولو خون ریزی بکنند
چرا ؟
وقتی ماما و پرستار تربیت می کنیم چون به انها اموزش نمی دهیم که زن سیستانی چگونه است
صورتش را فقط پدرش و بعد شوهرش دیده ولی الان در زایشگاه لباسش را در بیاورند...
ارائه خدمات برای کسی که مثلا اسمش پآنتا است و با تاپ تابستانی می چرخد با ملاحظات زنی که بلوچ است همخوانی ندارد
یا مطالعاتی در اردبیل و خراسان شمالی انجام دادیم
پیله بیمار باید در خدمات لحاظ شود پیله زیست بیمار
در پی ای سی یو هم مطالعاتی انجام شد...
یا رساله دکتر بزرگزاد در دانشگاه ع پ تهران
همه نشان میدهد که ما گیر و گورهایی در ارائه خدمات به مردم داریم
جوری که مردم میخواهند و راحت هستند باید خدمات ارائه بدهیم
دانش اجتماعی به ما کمک می کند مردم را بشناسیم
نرس یا ماما باید درک درستی از جامعه داشته باشد
باید صلاحیت فرهنگی داشته باشد
افرادی را تربیت می کنیم که به لحاظ بالینی کوآلیفای هستند بلد است خوب جراحی کند تربیت می کنیم دندانپزشک را در مختصات پنج در پنج سانتیمر دهان را باز می کند و می بندد و کاری ندارد از کجا میاد و به کجا می رود و چند تا ...
اصلا روایتی شکل نمی گیرد
تقلیل می دهیم ادم گنده را به یک شماره بیمار تخت 14
این تقلیل گرایی را در زندان هم می بینیم
برای تخریب شان انسانی
و هویت زدایی است
بدون توجه به این که این ادم مدیر کل است یا زن است یا مرد سه تا عکس ازش می گیرند و لباس گورخری می پوشند و می شود زندانی شماره 13
این کاری ست که در بیمارستان انجام می شود
اجازه ...
مردم را باید در پیله خودشان دید
وقتی این دیده می شود که پرستار و تیم درمان از نظر فرهنگی شایسته باشد
بداند دارد برای ترکمن ها دارد خدمات میدهد
و باید بداند زن ترکمن کانسرواتیو است وقتی می گوید درد دارم یعنی کمتر بیان می دارد و یا گروه دیگری از زنان درد را اگزجره می کند
اگر بینشی نداشته باشید زیست جهان را وارد ماجرا نکنید نمی تونید خدمات را به شکلی ارائه دهید ...
اون وقت از این ور و اونور میزنه بیرون
مفهوم صیانت فرهنگی را ....
خدمات را باید به گونه ای ارائه بدهیم که خالی از تعرض باشد دیگرسازی صورت نگیرد
همه عضو درمان هستند همه در یک کشتی هستند
ایمنی فرهنگی باید حواستان باشد که خیلی سن را هایلایت نکنید بیمار نباید فکر کند که خیلی پیره خیلی زنه خیلی دیگری است
نباید هیچ تجاوز به هویت افراد شود ... تخت شماره 4 یعنی به این ادم توهین کردید چه او بداند چه نداند
ادمها لازم نیست مشهور باشند تا گنده باشند هر کسی گنده است هیچکس قابل تقلیل به شماره نیست
نمی توانید بگویید بیمار شماره ...
همدلی
احترام متقابل
دانش و بینش و نگرش درست
ما یک مجموعه ای داریم
حساسیت فرهنگی
تواضع فرهنگی
صلاحیت فرهنگی
به لحاظ فرهنگی می شویم یک ادم ...
اتفاقی که می افتد همه این ادم ها اثر می گذارد روی کیفیت خدمات و سلامت
چطور میشود پرستاری را به حرفه جذاب تری تبدیل کنیم؟
بخش عمده ای از نارضایتی ها ذهنی است بخشی سوتفاهم است بخشی بر می گردد به اینکه انها را "دیگری" فرض کردیم
و بخش ....
جامعه رنگارنگی هستیم
ما در ارائه خدمات باید افرادی را تربیت کنیم که پروفیشن و کامپیتنت هستند باید حسابی دستی در علوم اجتماعی داشته باشیم
نتیجه اش این می شود پرستاری را رنگارنگ می کند به قول معروف میک سنس می شود
باعث می شود نتیجه ارائه خدمات متفاوت شود
ساعت نوزده سخنرانی استاد ودادهیر تمام شد
استاد اسلایدهای خودشان را به آقای صفدری هم تحویل دادند ولی صدای دلنشین استاد ودادهیر و بیان دلنشین شان چیز دیگری است.