دوشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۱ - ۱:۴۸ ب.ظ - دکتر لیلا (مهستی) جویباری -
حسين اترك، مريم ملابخشي
يکي از مسائل مطرح در اخلاق پزشکي، مسألهي حقيقتگويي به بيمار است. امروزه، ديدگاه غالب در ميان پزشکان، ضرورت حقيقتگويي به بيمار است و دروغگويي يا کتمان حقيقت جايز نيست. ولي بهنظر ميرسد مطلق و بيقيد و شرط دانستن اصل حقيقتگويي قابل قبول نباشد و گفتن هر حقيقتي به هر کسي و در هر شرايطي جايز نيست. گرچه اصل اول در اخلاق، حقيقتگويي است، در برخي شرايط نيز کتمان حقيقت و حتي دروغگويي جايز است. از نظر عقل و شرع، دروغگويي در موارد اکراه، اضطرار (که شامل دفع ضرر جاني، مالي و آبرويي از خود و ديگران است) و دَوَران امر بين دو محذور، جايز است. بهنظر نگارنده، در موقعيتي که بيان حقيقت براي ادامهي درمان و جلب همکاري و کسب رضايت بيمار ضروري است و نيز در موقعيتي که حقيقتي که بايد به بيمار گفته شود، لاعلاجي بيماري و زمان نزديک مرگ اوست، بيان حقيقت با وجود ضررهاي احتمالي، ضروري است. اما در موقعيتي که بيان حقيقت براي ادامهي درمان ضرورت ندارد و حقيقتي که بايد به بيمار گفته شود، چيزي غير از زمان مرگ و لاعلاجي بيماري اوست، مانند حقايقي از قبيل سختي و خطرناکي بيماري، زنده نبودن همراهان بيمار در تصادف، مشکلاتي که در بيرون از بيمارستان براي بيمار يا خانوادهاش ايجاد شده، پيشآگهي احتمالي از مدت زمان زنده بودن بيمار و تشخيصهاي احتمالي غيرقطعي، اگر بيان حقيقت براي بيمار ضرر داشته باشد، کتمان حقيقت و حتي دروغگويي از باب دفع ضرر جاني از بيمار جايز است.
يکي از مسائل مطرح در اخلاق پزشکي، مسألهي حقيقتگويي به بيمار است. امروزه، ديدگاه غالب در ميان پزشکان، ضرورت حقيقتگويي به بيمار است و دروغگويي يا کتمان حقيقت جايز نيست. ولي بهنظر ميرسد مطلق و بيقيد و شرط دانستن اصل حقيقتگويي قابل قبول نباشد و گفتن هر حقيقتي به هر کسي و در هر شرايطي جايز نيست. گرچه اصل اول در اخلاق، حقيقتگويي است، در برخي شرايط نيز کتمان حقيقت و حتي دروغگويي جايز است. از نظر عقل و شرع، دروغگويي در موارد اکراه، اضطرار (که شامل دفع ضرر جاني، مالي و آبرويي از خود و ديگران است) و دَوَران امر بين دو محذور، جايز است. بهنظر نگارنده، در موقعيتي که بيان حقيقت براي ادامهي درمان و جلب همکاري و کسب رضايت بيمار ضروري است و نيز در موقعيتي که حقيقتي که بايد به بيمار گفته شود، لاعلاجي بيماري و زمان نزديک مرگ اوست، بيان حقيقت با وجود ضررهاي احتمالي، ضروري است. اما در موقعيتي که بيان حقيقت براي ادامهي درمان ضرورت ندارد و حقيقتي که بايد به بيمار گفته شود، چيزي غير از زمان مرگ و لاعلاجي بيماري اوست، مانند حقايقي از قبيل سختي و خطرناکي بيماري، زنده نبودن همراهان بيمار در تصادف، مشکلاتي که در بيرون از بيمارستان براي بيمار يا خانوادهاش ايجاد شده، پيشآگهي احتمالي از مدت زمان زنده بودن بيمار و تشخيصهاي احتمالي غيرقطعي، اگر بيان حقيقت براي بيمار ضرر داشته باشد، کتمان حقيقت و حتي دروغگويي از باب دفع ضرر جاني از بيمار جايز است.