در خیابان گلشن خیابان منتهی به چهار راه ابوالفضل آقای سالمندی است که شب ها را در پیاده رو می خوابد. او می گوید قبلا چرخ دستی داشته است و در مشهد کار می کرد اما شهرداری به دلیل سد معبر وسایلش را جمع کرد. او را به خانه سالمندان مشهد بردند می گوید گداخانه بود به گرگان بر می گردد با فرزندانش اختلاف پیدا می کند می گوید انها از امن پول می خواهند او را از خانه طرد کرده اند و پنج ماه است که در خیابان زندگی می کند البته ما از هفته گذشته متوجه او شدیم
حال هر کس بر اساس وسع خود می تواند در تامین غذا به ایشان کمک کند
در میان انبوهی از پلاستیک ها خود را میپوشاند و می خوابد
دیشب شب خیلی سردی بود نمی دانم در شب های بارانی چه می کند مخصوصا دو سه شب اخیر که بارانی هم بوده است
دیشب به او گفتیم آیا مایل هستید شما را به خانه سالمندان ببریم گفت از خانه سالمندان بدم می اید
نامش شعبان است و دچار دمانس هم نیست
می گوید قبلا روی زمین های شصتکلا و ... کار می کردم
او به پتو نیاز دارد و وعده غذایی
این غذا می تواند نان و حلوا برای شامش باشد